تاریخ انتشارچهارشنبه ۲۱ آبان ۱۳۹۳ ساعت ۰۹:۳۳
کد مطلب : ۸۱۰
۰
plusresetminus

مراتب انتظار و ارتباط آن با درجات حبّ ذات

محمد نجفی . فاطمه هاشمی . حسین رجایی‌راد
مراتب انتظار و ارتباط آن با درجات حبّ ذات
مراتب انتظار و ارتباط آن با درجات حبّ ذات
محمد نجفی _ فاطمه هاشمی _ حسین رجایی‌راد
چكیده
انتظار منجی موعود، امری وجودی و لذا تشکیک‌پذیر است. این نوشتار با هدف بررسی مراتب انتظار به روش تحلیلی _ توصیفی و با استفاده از مدارک کتابخانه‌ای نگاشته شده است. مراتب انتظار از ابعاد گوناگون قابل بررسی است؛ اما این نوشتار با توجه به بنیادی بودن موضوع محبت، با تمرکز بر این محور، مراتب انتظار را بازشناسی می‌کند. در طول مطالعات روشن شد که انتظار در حقیقت از حب ذات سرچشمه می‌گیرد و در پایین‌ترین سطح خود شامل نیازهای مادی و علمی و معنوی فردی است. در سطحی بالاتر، انتظار به سبب علاقه به دیگران و رفع نیاز‌های مادی و معنوی خانواده، بستگان، هم‌نوعان و دیگر اجزای جهان هستی ظهور می‌کند. اما آن‌گاه که محبت از سطح شخصی و طبیعی فراتر رفت و معیار محبت، حب الهی شد، آدمی از تمام خواسته‌های مادی و معنوی و عقلانی و اخروی پا فراتر نهاده، فانی در اراده الهی و مظهر و مجلای اسماء الهی می‌شود و در این میان، خودی جز خود الهی و ربانی نمی‌بیند و برای تجلی اراده الهی، سابق و سارع می‌شود. این همان انتظاری است که اجر شهادت در رکاب حضرت رسول(ص) را دارد.
مقدمه :
نگاهی به روایات مربوط به انتظار و پاداش‌های عظیم مربوط به این عمل از یک‌سو و مشاهدۀ حالات برخی _ به ظاهر _ منتظران در دوران غیبت از سوی دیگر، این سؤال را به ذهن متبادر می‌کند که آیا این همه پاداش برای چنین انتظاری است که حتی در درون شخص نیز نتوانسته تحولی ایجاد کند، چه رسد به تحول‌آفرینی در اجتماع؟! با قدری باریک‌بینی درمی‌یابیم که انتظار مراتبی دارد و آن‌چه در روایات وارد شده باید بر اساس درجات انتظار و کمال‌یافتگی آن باشد.
با نگاهی اجمالی به تاریخ بشر روشن می‌شود که انتظار، امری فطری و وجودی است، نه امری ایجادی؛ یعنی نیازی نیست که انتظار در درون افراد ایجاد شود، بلکه انتظار همراه انسان و در درون او موجود است و تنها باید شناخته و پرورده شده، در راه درست هدایت شود. شاید ریشۀ انتظار درونی، به نیاز انسان برای همراهی با واسطه‌های الهی مربوط می‌شود؛ زیرا همۀ ابنای بشر پیش از ورود به این جهان شلوغ و سرشار از سرگرمی‌ها و اشتغالات مادی و معنوی گوناگون، در برابر پروردگار خود پیمان بسته‌اند که جز او را نپرستند و همواره همراه و تابع مظاهر اسماء الهی باشند. از این‌رو انگیزۀ خداجویی انسان در درون خود، انتظار را نیز به همراه دارد و از آن‌جا که انتظار امری وجودی است، تشکیک‌پذیر و دارای مراتب است و چون امری وجودی است، مهم‌ترین گام برای حرکت در مسیر بلند انتظار، خودشناسی و تعریف خویشتن است؛ زیرا هرکس بر اساس تعریفی که از خود دارد اهداف و آرمان‌های خویش را تعیین می‌کند.
حقیقت این است که غیبت، عاملی برای تنبه و بیداری انسان‌هاست؛ چراکه حتی آن هنگام که حجت خدا در میان مردم آشکارا حضور داشت، در حقیقت ناشناخته و نامشهود بود؛ زیرا امام معصوم و حجت خدا را با چشم دل باید دید و حقیقت او را شناخت و پیروی کرد. در چنین شرایطی خداوند برای بیداری انسان‌ها و فرستادنشان در پی حقیقت، غیبت امام عصر(عج) را مقدر فرمود تا انسان به خود آید و متوجه شود که امام را نمی‌بیند و نمی‌شناسد. روشن است که غیبت امام، امری معرفتی و شخصیتی است؛ چراکه اولاً امام، مظهر تمام اسماء الهی است، لذا هم حاضر و هم ظاهر است؛ ثانیاً در احادیث متعددی اشاره شده که امام مهدی(عج) در میان مردم حضور دارد:
يَفْقِدُ النَّاسُ إِمَامَهُمْ فَيَشْهَدُ الْمَوْسِمَ فَيَرَاهُمْ وَ لَا يَرَوْنَهُ. (ابن‌بابویه،1404: 124)
بنابراین غیبت امام به معنای زندگی ایشان در جهانی ماورا نیست و غیبت و محرومیت ناشی از آن، نتیجۀ غفلت بیننده است نه عدم حضور و ظهور دیدنی آن حضرت که برآمده از پایین بودن سطح معرفتی مردم است. از این‌رو درمی‌یابیم غیبت با وجود تمام دشواری‌هایش، اگر به شکوفایی انتظار فطری بینجامد، دارای بلندترین اهداف تربیتی است و موجب رشد و ارتقای انسان می‌شود؛ اما این رشد باید درونی باشد تا انسان بتواند پرده‌های غفلت و غیبت را کنار زده، ظهور امام را درک کند. از آن‌جا که حب ذات از قوی‌ترین نیروهای وجودی انسان است و انسان همواره طالب نفع خویش بوده و هر عملی که از او سر می‌زند بر اساس نفع‌طلبی و علاقه‌مندی او به خویشتن است، لذا انتظار _ که دشوارترین و ارجمندترین عمل انسانی است _ از این قاعده به دور نیست؛ به‌ویژه از آن‌رو که از جمله عناصر و مؤلفه‌های تعیین کننده انتظار، عنصر محبت است. اما روشن است که درجات حب ذات نیز بر اساس درجات خودآگاهی و خویشتن‌شناسی افراد رتبه‌بندی می‌شود؛ لذا این مقاله بر آن است تا ارتباط مراتب انتظار و درجات خودشناسی و حب ذات را بررسی کند.
مراتب انتظار
عشق و محبت از عناصر اصلی انتظار به شمار می‌رود. در حقیقت، عامل ایجاد انتظار، شوق و محبت نسبت به موضوع مورد انتظار است که خود از حب ذات ناشی می‌شود، اما عشق و محبت انسانی، امری ثابت و ساکن نیست، بلکه دارای سیری تحولی و تکاملی است؛ سیری هدفمند که مقصدش همان مبدأ آن یعنی سیر الی الله است. در این‌جا مراتب انتظار و ارتباط آن با درجات معرفت و محبت انسان نسبت به خویشتن را بررسی می‌کنیم.
1. انتظار فرج با انگیزه عشق به خود
عشق به خود از سرمایه‌ها و ویژگی‌های ذاتی و تکوینی هر انسان است. این عشق، سرمایه‌ای بزرگ است که اگر به درستی درک، هدایت و ساماندهی شود و در مسیر تکامل قرار گیرد، همۀ مسیر کمال را با پتانسیل و نیروی همین عشق به خویشتن، می‌توان طی کرد. حب ذات، اصیل‌ترین غریزۀ آدمی است که نیرومندترین محرک زندگی آدمیان به شمار می‌رود. اگر این حب ذات از آغاز زندگی در محیط مناسب به وسیلۀ تعلیم و تربیت‌های سازنده توجیه شود، نه‌تنها به صورت نیروی محرک زندگی معقول یک فرد درمی‌آید، بلکه حتی می‌تواند در اصلاح و توجیه منطقی یک جامعه مؤثر واقع گردد (جعفری، 1375: ج4، 146). اما اگر این عشق در همان منزل اول توقف کند، تنها در حیطۀ نفس، دنیا، هوس و در یک معنا، در بعد حیوانی انسان عمل خواهد کرد. عشق حیوانی در وجود انسان، تابع غرایز اوست و آن شیء که غریزه را اشباع و ارضا کند محبوب عشق حیوانی او می‌شود (میرزایی، 1387: ج2، 261). شعاع این عشق حیوانی بسیار تنگ است و انسان نمی‌تواند از محدودۀ جسم و نیازهای جسمی یا برتری‌جویی‌های شخصی رهایی یابد. حب ذات، غریزه‌ای است که فراگیرتر و مقدم‌تر از آن شناخته نشده است و همه غرایز دیگر از شاخه‌ها و شعبه‌های این غریزه هستند و علت آن، وجود ویژگی غریزۀ زندگی است. حب انسان به ذات خود _ یعنی دوست داشتن لذت و سعادت ذات خویش و تنفر از درد و شقاوت _ همان انگیزه‌ای است که انسان را به سمت کسب معیشت و فراهم کردن نیازهای غذایی و مادی برمی‌انگیزد. از این‌رو واقعیت حقیقی و طبیعی _ که در پس تمام زندگی انسانی پنهان شده و در آن نقش‌آفرینی می‌کند _ همان حب ذات است (صدر، 1401: 36-37). همۀ تلاش‌های انسان، در حب ذات او ریشه دارند و برآمده از عشق انسان به خویشتنند. این امر از حرص و هلع ذاتی انسان ناشی می‌شود:
«إِنَّ الْإِنْسانَ خُلِقَ هَلُوعاً». (معارج: 19)
خداوند در قرآن کریم بارها از ویژگی نفع‌طلبی انسان برای تشویق او به سمت هدایت و سعادت بهره گرفته است:
«قَدْ جاءَكُمْ بَصائِرُ مِنْ رَبِّكُمْ فَمَنْ أَبْصَرَ فَلِنَفْسِهِ وَ مَنْ عَمِیَ فَعَلَیْها وَ ما أَنَا عَلَیْكُمْ بِحَفِیظ». (انعام: 104)
«وَ مَنْ تَزَكَّى فَإِنَّما یَتَزَكَّى لِنَفْسِهِ وَ إِلَى اللهِ الْمَصِیرُ». (فاطر: 18)
انتظارفرج موعود با انگیزۀ عشق به خویشتن، نخستین گام در سیر تکاملی انتظار است؛ زیرا بنابر روایات، دوران طلایی ظهور، دورانی است که نعمت‌ها فراوان می‌شود و زمین و آسمان تمام مکنونات خود را برای رفاه انسان‌ها پرورش داده و ظاهر می‌کنند، مشکلات و بیماری‌ها از زندگی انسان برطرف می‌شود و تمام انسان‌ها در آسایش مادی و آرامش روانی قرار می‌گیرند. در این مرحله، انسان خود را به صورت خودِ جسمی و اجتماعی تصور می‌کند؛ از این‌رو خواسته‌های او نیز متوجه پرورش خودِ جسمی و اجتماعی است. خود این مرحله نیز دارای درجاتی است:
الف) انتظار برای رفاه مادی و گشایش در امور زندگی شخصی: نازل‌ترین سطح انتظار امام زمان(عج) انتظار برای وسعت و گشایش در امور زندگی خود است؛ یعنی انسان فراتر از خود پا ننهاده و نهایت خواسته‌اش، رسیدن به رفاه مادی مورد انتظار در دوران ظهور است. البته خود این امر، دو وجه دارد؛ اگر برای برخی افراد همان شرایط رفاه مادی بدون ظهور در زمان حال نیز فراهم شود راضی‌اند و منتظر ظهور نمی‌مانند. غرض و هدف برخی، مجرد رسیدن به نعمت‌های الهی و وسعت در امور زندگی و رفع شداید و سختی‌هاست، به گونه‌ای که اگر در همین حال از برای او این جهات اصلاح شود _ یعنی خداوند به او در نعمت‌های خود وسعت عطا فرماید و سختی‌ها و بلاها را از او دفع کند _ آن حال اشتیاق از او زایل می‌شود و به کلی از ذکر آن حضرت و از یاد فرج و ظهور ایشان غافل می‌گردد. اگر چنین باشد، به کلی از عنوان خلوص خارج خواهد شد و به فضیلت انتظار فرج فائز نخواهد گردید و در این انتظار، از اهل دنیا خواهد بود (فقیه ایمانی، 1381: 124-125). اما برای برخی، این لذت‌ها و رفاهیات از این لحاظ اشتیاق‌آور است که گشایش و وسعت در نعمت‌های مادی و رفع بلایا و غم‌ها به سبب ظهور امام زمان رخ می‌دهد. این مورد اخیر پسندیده‌تر است.
ب) انتظار به سبب گشایش ابواب علم و فراهم شدن زمینه‌های عبادت: در این درجه، انسان، قدری از خودِ جسمی فراتر می‌رود و به دنبال پرورش خودِ اجتماعی و معنوی است، اما همچنان در محدودۀ خود قرار دارد؛ چراکه به دنبال فراهم شدن امکانات علمی و عبادی و تسهیل شرایط برای خود است و اصل غرض او از انتظار، برخورداری بیشتر خود او از علوم و معارف است؛ زیرا علوم و معارف در زمان ظهور، به حد کمال می‌رسند، به طوری که زنان در خانه‌های خود به احکام دین، به درجۀ علما، عارف و عالم می‌شوند (مجلسی،1403: ج52، 309). از سویی در دعای عهد آمده است:
اللَّهُمَّ ... مُجَدِّداً لِمَا عُطِّلَ مِنْ أَحْكَامِ كِتَابِكَ وَ مُشَيِّداً لِمَا وَرَدَ مِنْ أَعْلامِ دِينِكَ وَ سُنَنِ نَبِيِّكَ.
علوم قرآنی، احکام الهی و سیرۀ نبوی، در دوران ظهور احیا و تجدید می‌شوند. از سویی در دوران ظهور، ابلیس و اتباع او نابود می‌شوند؛ از این‌رو امکان کسب معارف دینی و انجام عبادت کاملاً فراهم می‌شود. بنابراین یکی از مراتب انتظار، آرزومندی برای ظهور به سبب گشایش در امور علمی و عبادی است. هرچند این درجه نسبت به درجۀ پیشین تکامل یافته‌تر است، اما همچنان به تکامل نیاز دارد تا از دایرۀ خودیت رها شود.
ج) انتظار برای پاداش اخروی: درجۀ بالاتر انتظار برای اغراض شخصی، به افرادی مربوط می‌شود که بیش از آن‌که به دنبال رفاه دنیوی باشند متوجه حیات اخروی هستند و انتظار برای فرج و تشکیل حکومت مهدوی را برای پاداش‌های اخروی بر خود برگزیده‌اند؛ زیرا بر اساس روایات، برای منتظران در نزد خدای متعال پاداش‌های اخروی بسیاری وجود دارد. این مرتبه در مقایسه با درجات پیشین پسندیده‌تر است؛ چرا که دیدگاه چنین منتظری تا افق لایتناهی حیات اخروی گسترده شده، اما از آن‌رو که هنوز خود فرد مطرح است، به توسعه و تکامل نیاز دارد.
در این مرحله خودِ انسان محور است و این خوددوستی، گرایشی به سمت خودخواهی و خودگرایی دارد و انسان از زوایه‌ای تنگ به عالم نگاه می‌کند. او در آن زاویه تابشی جز خود نمی‌بیند. البته انسان همواره دنبال منفعت و حریص بر خیر و نفع خویش است این حرص ذاتی و خدادادی انسان نه‌تنها مذموم نیست، بلکه مفید و مطلوب است، به شرط آن‌که انسان بتواند از این حرص به خیر، به عنوان پتانسیلی قوی برای سیر به سمت کمال، بهره جوید و این میسر نمی‌شود، مگر آن‌گاه که انسان به دنبال کسب معرفت در شناسایی خیر و نفع حقیقی خویش باشد و دامنۀ محبت خود را وسعت بخشد. برای آغاز یک حرکت صحیح، انسان نیازمند است آگاهی ارادی و محبت خود را متوجه اطرافیان نماید و از دریچۀ تازه‌ای به خود بنگرد و عشق ورزد؛ چرا که آگاهی به خود، از آگاهی به غیر خود برمی‌خیزد.
...
https://ayandehroshan.ir/vdccaxq482bqs.la2.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما