تاریخ انتشارشنبه ۲۰ تير ۱۳۸۸ ساعت ۱۴:۳۱
کد مطلب : ۳۱۳
۰
plusresetminus
مهدويت و اهداف نظام تربيتي اسلام غلام‌رضا صالحي
مقدمه
هر نظام تربيتي، ديني يا غيرديني، محدود يا وسيع، درست يا نادرست، اهداف خاصي براي مكتب تربيتي خود در نظر می‌گیرد و طبق آن اهداف مشخص، سازوکار‌هاي تربيتي‌اش را برنامه‌ريزي مي‌کند. در نظر گرفتن هدف و غايت، جهت و مسیر نظام تربيتي را مشخص می‌کند و آن نظام تربيتي را از سردرگمي نجات مي‌بخشد. اگر اهداف تربيت با توجه به واقعيات و نياز‌هاي حقيقي آدمي و ابعاد وجودي انسان تعیین شود و مبتني بر آموزه‌هاي الهي و وحياني باشد، مي‌توان شاهد رشد و تكامل و سعادت واقعي انسان بود. اين ويژگي را در مكتب تربيتي اسلام و مهدويت می‌توان جست. از طرف ديگر، اگر اهداف تربيتي مكتبي بر اساس قضاوت‌هاي يك طرفه و برداشت‌هاي شخصي و بي‌اساس بنا نهاده شود و تنها به يك جنبه وجودی انسان توجه کند و با انديشه‌هاي ناب الهي و آموزه‌هاي وحياني مخالف باشد، پی‌آمدی جز اسارت انسان در محيط نفساني و حيواني نخواهد داشت و فرآیند تكامل و سعادت آدمي نیز با مشکل روبه‌رو خواهد شد. در اكثر مكاتب تربيتي غربي شاهد چنین وضعیتی هستيم. برای نمونه، در مكتب تفريطي روان تحليلي زيگموند فرويد (1856میلادی)، انسان، موجودي معرفي مي‌شود كه غرایز نفسانی گوناگونی دارد و هدف اصلي فعاليت‌هاي آدمي، فقط جواب‌گويي به آنهاست. در ميان اين غرایز، غريزه جنسي از اهميت فوق‌العاده‌اي برخوردار است و در فرآیند قوام‌یابی شخصيت او نقش اساسی دارد. بر اساس مكتب تربيتي فرويد، اهداف متافيزيكي و آن‌جهاني براي آدمي متصور نیست و اگر شخصي به چنين مفاهيم ارزش‌مندي تكيه کند، از ديدگاه فرويد، خاصيتي بیش از رفع اضطراب از شخص ندارد. اين محقق غربي، همه وجود انسان را در غريزه جنسي خلاصه مي‌كند و در مورد اهمیت اين غریزه چنين مي‌گويد:
در بدن انسان نقاط مجزا و متعددي وجود دارد كه تمايلات جنسي را بر مي‌انگيزاند. هريك از اين تمايلات، در نواحي مختلف بدن داراي منبعي هستند كه به‌طور كلي به مناطق شهوت‌زا شهرت دارند... در دوران كودكي، غرایز جنسي به یک‌دیگر وابسته نيستند، ولي در دوران بلوغ اين مناطق باهم در ايجاد لذت شركت مي‌كنند.
در مكتب افراطي انسان‌گرايي نیز هدف اصلي از تربيت آدمي، چيزي جز آزادي بي‌حد وحصر او نیست. این مکتب، انسان را موجودی اكبر و مافوق تمامي حقايق هستي، هر‌چند مجبور و مقهور طبيعت مي‌‌پندارد و مفاهيمي چون خدا، مابعدالطبيعه و مانند آن را پوچ مي‌داند و هدف اصلي خلقت و زندگي انسان را جدايي از همه قيدوبندها و فرو رفتن در اميال انساني مي‌‌شمارد. ژان پل سارتر (1905میلادی)، از بنيان‌گذاران مكتب اومانيسم، در اين‌باره چنين مي‌گويد:
هيچ علتي براي این‌که چرا انسان و جهان در آن بايد وجود داشته باشند، يافت نمي‌شود. اگر خدا وجود داشت، داراي توجيه معقول بود. حتي امكان وجود خدا هم نيست. مفهوم خدا يك تناقض مي‌باشد. بنابراين، جهان و تمام وجود هيچ توجيه و دليلي ندارد و سراسر بي‌معني، پوچ و ياوه است... انسان حقيقتي است غيرقابل‌انكار و نيز از نظر ريشه، غيرقابل درك و فهم كامل. آن‌چه انسان را بيشتر شاخص مي‌كند، توانايي او در به‌كارگيري آزادي و اختيار است... انسان محكوم به آن است كه آزاد باشد. ماهيت انسان به گونه‌ای است كه اگر سعي كند از آزادي خود فرار كند، به‌شدت دست‌خوش انزجار و درماندگي و يأس مي‌شود... .
این مكاتب تربيتي هدفي جز دور ساختن نسل بشري از كمال نهايي و قرب الهي ندارند و انسان را به پايين‌ترين مرحله حيواني و حتي پست‌تر از آن تنزل مي‌دهند. نظام تربيتي اسلام و مهدويت در نقطه مقابل این مکاتب قرار دارد كه علاوه بر اهداف دنيوي و مادي هم‌چون تربيت جسماني و تربيت اجتماعي، اهداف متعالي‌تري نيز براي تربيت انسان در نظر گرفته است. از ديدگاه مكتب تربيتي اسلام و مهدويت، انسان ‌بايد به‌گونه‌اي تربيت شود كه تمامي كارها و فعاليت‌هايش، رنگ و بوي معنوي و الهي داشته و هدف اصلي او كسب رضاي الهي باشد و از تكامل روحي و عرفاني غفلت نکند. توسعه چنين هدف مقدسي، در ميان بشريت، سعادت و حيات طيب را براي آنان به ارمغان خواهد آورد. خداوند در قرآن كريم با اشاره به چنين حقيقتي مي‌فرمايد:
«مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِّن ذَكَرٍ أَوْ أُنثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيينَّهُ حَياةً طَيبَةً وَلَنَجْزِينَّهُمْ أَجْرَهُم بِأَحْسَنِ مَا كَانُواْ يعْمَلُونَ»؛
هركس ـ از مرد يا زن ـ كار شايسته كند و مؤمن باشد، قطعاً او را با زندگى پاكيزه‏اى، حياتِ [حقيقى] بخشيم، و مسلماً به آنان بهتر از آن‌چه انجام مى‏دادند پاداش خواهيم داد.
كاركرد و ضرورت بيان اهداف تربيتي
يكي از اركان مهم و كليدي هر نظام و مكتب تربيتي، اهداف آن مكتب است كه نقش بي‌بديلي را در مكتب‌هاي تربيتي بر‌عهده دارد. براي تكميل يك مكتب تربيتي و تعيين خط‌مشي‌هاي اساسي آن، ضروری است در گام نخست، اهداف تربيتي آن مكتب را مشخص کنيم. به‌طور كلي، كاركردها و فواید بيان اهداف تربيتي را مي‌توان در اين موارد خلاصه کرد:
1. با مشخص شدن اهداف، تمامي فعاليت‌ها و عمل‌كردهاي تربيتي، جهت‌دهي و سازمان‌يابي مي‌شوند و فرآیند تربيت در جهت مشخص و دقيقي حركت خواهد كرد.
2. با مشخص شدن اهداف تربيت، انگیزه و میل درونی براي تربيت ايجاد مي‌شود و فرآیند تربيت بر اساس انگيزه و اشتياق لازم، شكل مي‌گيرد.
3. با مشخص شدن اهداف تربيت می‌توان فرآیند تربيت را ارزش‌يابي و نقد و بررسي کرد و با پی بردن به نقاط ضعف و قوت آن، در اصلاح امر تربيت و تكامل آن، کوشید.
مفهوم‌شناسی
تربيت
در زبان فارسي، تربيت در لغت به‌معاني «پروردن، پروراندن، آموختن و پروردن كودك تا هنگام بالغ شدن، آداب و اخلاق را به كسي آموختن» به‌كار رفته است. از نظر اصطلاحي، تربيت را مي‌توان اين‌گونه تعريف کرد:
تربيت عبارت است از فعاليتي منظم و مستمر در جهت كمك به رشد جسماني، شناختي، اخلاقي، اجتماعي، عاطفي و به‌طور كلي، پرورش و شكوفايي استعدادهاي متربي كه نتيجه آن در شخصيت متربي به‌ويژه در رفتارهاي او ظاهر شود.
نظام تربيتي
اگر نظام را «مجموعه اجزا و عناصري بدانيم كه روابط معين و مشخصي ميان آنها برقرار است و با تغيير هر‌يك از اين عناصر يا نوع روابط مقرر، بازده و محصول نظام نيز تغيير خواهد كرد»، بنابراين، در تعريف نظام تربيتي چنين بايد گفت:
نظام تربيتي، مجموعه‌اي از مفاهيم و انديشه‌هاي منظم و سازمان يافته درباره تربيت مي‌باشد كه بين آنها روابط متقابل جريان داشته و به‌اصطلاح، از نوعي هم‌بستگي دروني برخوردارند و بيان‌گر كيفيت و چگونگي تربيت، به‌طور اساسي و پايه‌اي مي‌باشند.
هدف
از تأمل در معناي لغوي هدف و واژه‌هاي مترادف آن مانند «قصد، غايت و غرض» برمي‌آيد كه همگي دربردارنده مفهوم «نهايت و سرانجام كار» هستند. هدف در لغت به‌معناي«نشانه تير، هر شيء بلند و برافراشته» به‌کار رفته است. از منظر اصطلاحي، هدف را مي‌توان اين‌گونه تعريف كرد:
هدف، نقطه‌اي است كه انسان به طرف آن حركت مي‌كند و جهت زندگي و كوشش‌هاي انسان را روشن مي‌سازد.
مفهوم هدف در تربيت
هدف، در تعليم و تربيت به‌معناي: «وضع نهايي و مطلوبي است كه به‌طور آگاهانه، سودمند تشخيص داده شده است و براي تحقق آن، فعاليت‌هاي مناسب تربيتي انجام مي‌گيرد». ويژگي مشترك تمام اهداف تربيتي (اهداف غايي، كلي، جزئي، رفتاري) آن است كه اين اهداف، نتيجه يك يا چند فعاليت تربيتي‌اند.
ويژگي‌هاي هدف
با توجه به مفهوم ارائه شده از هدف، مهم‌ترين ويژگي‌هایی كه براي هدف می‌توان در نظر گرفت، عبارتند از:
1. داشتن اختيار:
از آن‌جا كه افعال اختياري، با آگاهي و اراده انجام مي‌گيرد، نوعي پيش‌بيني و انتخاب در تمامي آنها وجود دارد؛ يعني ماهيت هدف، مستلزم دو بخش آگاهي و اراده است. پس هدف تنها در حوزه افعال اختياري كه با علم و اراده صورت مي‌پذيرد، معنا دارد و بيرون از اين قلمرو، چون افعال آگاهانه وجود ندارد، بي‌هدفند.
2. انگيزش:
چون دست‌یابی به اهداف، تأمين‌كننده نياز رواني و ديگر نيازهاي فرد است، وي با ميل و رغبت به‌سوي هدف حركت مي‌كند. پس يكي از ويژگي‌هاي مهم هدف، ايجاد انگيزه در فرد است.
3. انتخاب مسير:
بي‌ترديد، از هر مسير و با هر برنامه‌اي نمي‌توان به هدف رسيد و براي رسيدن به هدف، برنامه‌ريزي و ترسيم هدف ضرورت دارد. بنابراين، يكي از خصوصيات هدف، داشتن مديريت و برنامه‌ريزي و تعيين مسير است.
منابع تعيين اهداف تربيتي
يكي از مسائل مهم در برنامه‌هاي تربيتي، تعيين اهداف تربيتي است. توجه به نيازهاي انسان كه موضوع تربيت است، منبعی مهم و بلكه تنها منبع براي انتخاب و گزينش اهداف تربيتي به‌شمار می‌رود. منابعي را كه در شناخت اين نيازها مؤثرند، به سه دسته می‌توان تقسيم كرد كه عبارتند از:
1. منابع علمي
منظور از اين منابع، تجربيات و نتايج آزمايش‌های دانش‌مندان در مورد نيازهاي جسمي و رواني انسان‌هاست. علوم تجربي با توجه به نوع بينش و نگرش خاص خود در كشف روابط بين امور جزئي، صرفاً مي‌تواند به مرتبه‌اي از نيازهاي انسان بپردازد كه در سطح جزئي و پايين‌تر از نيازهاي اساسي او قرار دارد؛ زيرا علم با مرزهاي تجربه مادي محصور شده و براي تعيين اهداف غايي تربيتي باید از دين و فلسفه بهره برد. تأمين نيازهاي اوليه به‌وسيله يافته‌هاي علمي، شرط ارتقا به مراتب بالاتر و رفع نيازهاي مهم‌تر به كمك فلسفه و دين است و بدون استفاده از دست‌آوردهاي علمي، زمينه‌هاي لازم براي دست‌يابي به اهداف ناظر بر نيازهاي فلسفي و ديني فراهم نمي‌شود.
2. منابع فلسفي
در چنين منبعي كه شيوه‌اي تعقلي دارد، فيلسوفان با مطالعه دقيق و انتقادي مي‌كوشند عقاید آدميان را درباره جهان و انسان ارزش‌يابي كنند و با ترسیم چارچوب مشخص اين امور، افراد را در درك صحيح جهان و انسان و تنظيم رفتارشان ياري دهند. درواقع، بايد گفت فلاسفه، در تدوين مكاتب تربيتي و ترسيم اهداف آن اساسی‌ترین نقش را بر عهده دارند و با ارائه نظام مشخصي از حقايق جهان، درصدد تبيين آراي تربيتي برآمده‌اند. انسان‌شناسي، معرفت‌شناسي و هستي‌شناسي، از قالب‌هاي اساسي اندیشه‌ها و دست‌آوردهاي فلسفي است.
3. منابع ديني
آموزه‌هاي وحياني و الهي كه انبيا براي مردم بيان ‌کرده‌اند، يكي از مهم‌ترين و اصلي‌ترين منابع تعيين اهداف تربيت هستند. دين، به نگرش فلسفي فرد به تعليم و تربيت و به‌دنبال آن، اهداف تربيتي جهت مي‌دهد. كسي‌كه با ديدي الهي به جهان هستي مي‌نگرد، نمي‌تواند در زندگي خود، اهدافي مانند يك انسان ملحد داشته باشد و هدفي مافوق هدف‌هاي مادي و اين‌جهاني خواهد داشت.
دسته‌بندی اهداف تربيتي در نظام تربیتی مهدویت
با توجه به این‌که انسان همیشه با خود و محيط پيرامونش در ارتباط و تعامل است، اهداف تربيتي نظام تعليم و تربيت اسلام و مهدويت را با توجه به روایات متعددی که در این زمینه وجود دارد، به چهار نوع اساسي می‌توان تقسيم کرد كه تمامي ابعاد وجودي متربي (بعد معنوي، بعد جسماني، بعد عقلاني، بعد اخلاقي، بعد عاطفي، بعد اجتماعي) را زیر پوشش خود قرار مي‌دهد. اکنون این اهداف را برمی‌شماریم:
الف) اهداف تربيتی مهدویت در وظايف انسان نسبت به خداوند
یکی از مهم‌ترین و اصلی‌ترین اهداف تربیتی نظام تربیتی اسلام و مهدویت، درباره مسؤليت‌هاي انسان در مقابل خالق هستی است. تمامي هستي و وجود آدمی از خداوند متعال است و باید با انجام وظايف و مسؤليت‌هايي كه خالق هستي‌بخش برايش ترسيم كرده است، حق بندگی خود را به شايستگي به‌جا آورد. در نظام تربيتي اسلام و مهدويت، اهدافي كه انسان در ارتباط با خداي متعال دنبال مي‌كند، عبارتند از:
1. خداشناسی
مهم‌‌ترين وظيفه انسان در برابر خداوند، شناخت صفات و ويژگي‌هاي او از طريق معرفت‌هاي حصولي (عقلي و تجربي) و هم‌چنین شناخت حضوري و فطري خداوند متعال است. رسيدن به تكامل نهايي و تقرب به ذات اقدس الهي و هم‌چنین تخلق به اخلاق الهي همگي در گرو شناخت و معرفت اوست. در قرآن كريم، هدف اصلي از خلقت آسمان‌ها و زمين، معرفت انسان به صفات و ويژگي‌هاي خداوند متعال بیان شده است:
«اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَمِنَ الأرْضِ مِثْلَهُنَّ يتَنَزَّلُ الأمْرُ بَينَهُنَّ لِتَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيءٍ قَدِيرٌ وَأَنَّ اللَّهَ قَدْ أَحَاطَ بِكُلِّ شَيءٍ عِلْمًا»؛
خدا همان كسى است كه هفت آسمان و همانند آنها هفت زمين آفريد. فرمان [خدا] در ميان آنها فرود مى‏آيد، تا بدانيد كه خدا بر هرچيزى تواناست، و به‌راستى دانش وى هرچيزى را در بر گرفته است.
گسترش شناخت و معرفت الهي به‌طور همگاني در ميان مردم از اصلي‌ترين اهداف مكتب تربيتي حضرت مهدي(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) است که به‌واسطه آموزه‌هاي ناب مهدوي می‌توانند بالاترين معرفت را به خداوند متعال پيدا ‌كنند. امام صادق(علیه السلام) درباره معرفت عميق و صحيح و خالي از ابهام و انحراف مردم نسبت به خداوند متعال، در دوران ظهور چنين مي‌فرمايد:
إذا قام القائم لا يبقي أرض إلاّ نودي فيها شهادة لا إله إلا الله و أنّ محمّداً رسول‌الله؛
وقتي كه قائم(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) قيام كند، هيچ جايي از زمين باقي نمي‌ماند مگر این‌که آواي توحيد و خداشناسي و پذيرش رسالت پيامبر در آن بلند است.
امام باقر(علیه السلام)، مبارزه با انحرافات و شبهات عقيدتي و فكري درباره معارف اسلامي و الهي و هم‌چنین مستأصل شدن عناصر شبهه‌افكن و منحرف را از اهداف تربيتي نظام مهدوي مي‌داند:
... لايترك بدعة إلاّ أزالها و لا سنّة إلاّ أقامها؛
هيچ بدعتي را باقي نمي‌گذارد مگر این‌که آن را نابود كند و از هيچ سنتي نمي‌گذرد مگر این‌که آن را برپا سازد.
2. پرهيزكاري
از ديگر اهداف تربيتي مكتب تربيتي اسلام و مهدويت در رابطه انسان با خداوند، داشتن ايمان قوي و رعايت اخلاق و تقواست. در حقيقت، برنامه اصلي همگي انبيا و اوصيا اين بوده است كه مردم را به‌سوي ايمان و تقوا جذب کنند و آنان را از كارهاي زشت و ناپسند باز دارند و بدين وسيله آنان را مشمول رحمت الهي سازند، چنان‌که خداوند در اين‌باره چنين مي‌فرمايد:
«وَلَقَدْ وَصَّينَا الَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَابَ مِن قَبْلِكُمْ وَإِياكُمْ أَنِ اتَّقُواْ اللّهَ»؛
و ما به كسانى‌كه پيش از شما به آنان كتاب داده شده، و [نيز] به شما سفارش كرديم.
از اهداف تربيتي مكتب تربيتي مهدوي اين است كه بندگان را از منجلاب‌هاي فساد و تباهي نجات دهد و آنان را در چشمه زلال ايمان و تقوا شستشو دهد و بذر تقرب و نور الهي را در دل آنان استوار گرداند. حضرت اميرالمؤمنين علي(علیه السلام) در‌باره تجلي ايمان و تقوا در عصر ظهور حضرت مهدي(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) مي‌فرمايد:
خداوند، او (حضرت مهدي) را به‌وسيله فرشتگان خود تأييد مي‌كند و ياران او را حفظ مي‌كند و به‌وسيله نشانه‌هاي خود، او را ياري مي‌‌رساند و او را بر اهل زمين پيروز مي‌كند تا همه با ميل و رغبت يا اكراه به او مي‌گروند و زمين را از عدل و نور پر مي‌كند، شهر‌ها به او ايمان آورند تا هركافري مسلمان گردد و زشت‌كاري باقي نمي‌ماند تا این‌که پرهيزكار و درست‌كار گردد...‌.
3. عبادت و بندگي
بعد از شناخت خداوند و پرهیزکاری، بندگي و عبادت او به‌واسطه رفتار عبادي از ديگر اهداف تربيتي اسلام و مهدويت در ارتباط انسان با خداوند است. عبادت و پرستش خداوند، «نوعي رابطه خاضعانه و ستايش‌گرانه و سپاس‌گزارانه است كه انسان با خدا برقرار مي‌سازد و به دو صورت لفظي و عملي مي‌باشد». اگر از عبادت به‌معناي هدف تربيتي ياد مي‌شود، به‌خاطر كسب و پرورش روحيه عبوديت و بندگي است و این‌که انسان همواره نسبت به خدا، حالتي خاضعانه و خاشعانه داشته باشد و از نظر قلبی احاطه او را بر رفتار و نيات خود بپذيرد. قرآن كريم، هدف اصلي خلقت انسان را عبادت و پرستش معرفي مي‌كند:
«وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالإنسَ إِلاَّ لِيعْبُدُونِ»؛
و جنّ و انس را نيافريدم جز براى آن‌كه مرا بپرستند.
در نظام تربيتي حضرت مهدي(عجّل الله تعالی فرجه الشریف)، شرك و فساد و عبادت شياطين انسي و جني، جاي خود را به پرستش و عبادت خداوند متعال خواهد داد و مردم به‌گونه‌اي تكامل معنوي مي‌يابند كه آموزه‌هايي عبادي و سنت‌هاي نبوي، با كيفيت و كميت فوق‌العاده‌اي، در ميان آنها به‌صورت امر عادي و ملكه درمي‌آيد و زمين و زمان از ياد و پرستش خالق هستي سرشار مي‌شود. در آیه 55 سوره نور، خداوند متعال به اهل ایمان وعده داده است آنان را در روی زمین حکومت مي‌بخشد تا بندگی و عبادت او را انجام دهند و خطاب به آنان چنین فرموده است:
«يَعْبُدُونَنِي لا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئًا»؛
[تا] مرا عبادت كنند و چيزى را با من شريك نگردانند.
امام سجاد(علیه السلام) در تفسیر و تأویل این آیه آن را درباره دوران حکومت حضرت مهدی(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) مي‌داند که بندگی و عبادت خداوند به‌صورت همگانی و فراگیر در جهان ظاهر مي‌شود و بساط شرک و کفر و نفاق برچیده خواهد شد. آن حضرت در این مورد مي‌فرماید:
به خدا سوگند، اینان شیعیان ما هستند که خداوند این کار را به‌دست مردی از ما اهل‌بیت انجام مي‌دهد و این مرد، مهدی این امت است... .
ب) اهداف تربيتی مهدویت در وظايف انسان نسبت به خود
در نظام تربیتی اسلام و مهدویت، انسان نسبت به خودش نيز مسئوليت خطيري دارد و باید وظايفي را در ابعاد مختلف شناختي، عاطفي و رفتاري وجود خويش انجام دهد كه هدف‌هاي تربيتي ارتباط انسان با خودش را تشكيل مي‌دهد. آن هدف‌ها عبارتند از:
1. انديشه‌ورزي و كسب علم و معرفت
در نظام و مكتب تربيتي اسلام و مهدويت، انسان‌ها باید به‌دنبال به‌دست آوردن معارف و علوم صحيح و كارآمد براي سعادت دنيوي و اخروي خود باشند و روزبه‌روز بر ذخایر عقلي و معرفتي خود بيفزايند. بدون شك، انسان در ميان ديگر آفریده‌های خداوند ويژگي‌هایي دارد كه يكي از آنها توانايي تعقل و به‌دست آوردن دانش است. انسان‌ها نبايد از اين نعمت بزرگ الهي غفلت ورزند و خود را سرگرم امور بیهوده كنند. انسان وظيفه دارد خود و خالقش را بشناسد و با تعقل و انديشه درباره هدف از خلقت جهان هستي، به‌دنبال كسب معارف و علوم الهي و دیگر علومي باشد كه در خدمت به بشر نقش دارد و در تكامل بعد شناختي و معرفتي خود كوشا باشد. در اهمیت کسب دانش همین بس که در قرآن كريم از پیامبر اکرم(صلّی الله علیه و آله و سلّم) ـ با وجود علم سرشار آن حضرت ـ خواسته شده است از خداوند علم و دانش بیشتر طلب کند، چنان‌که در قرآن در این‌باره چنین می‌خوانیم:
«وَقُل رَّبِّ زِدْنِي عِلْمًا»؛
و بگو: «پروردگارا، بر دانشم بيفزاى.»
در جاي ديگري در تمجيد از اهل دانش و معرفت چنين آمده است:
«يَرْفَعِ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنكُمْ وَالَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجَاتٍ»؛
خدا [رتبه] كسانى از شما را كه گرويده و كسانى را كه دانش‌مندند [بر حسب] درجات بلند گرداند، و خدا به آن‌چه مى‏كنيد آگاه است.
يكي از اهداف بزرگ مكتب تربيتي مهدوي اين است كه پي‌جويي و كسب علم و معرفت و هم‌چنین فرهنگ تفكر و انديشه، در ميان مردم جوامع نهادینه شود و انسان‌ها از بُعد شناختي و معرفتي، به قله‌هاي تكامل و پیش‌رفت برسند و حقايق مربوط به جهان هستي را به‌خوبي در‌يابند، چنان‌که امام باقر(علیه السلام)درباره روند رشد انديشه و تعقل در نظام تربيتي مهدوي مي‌فرمايد:
إذا قام قائمنا وضع الله يده علي رئوس العباد فجمع بها عقولهم و كملت به أحلامهم؛
وقتي قائم ما قيام كند، دست (رحمتش) را بر سر مردم مي‌گذارد و به‌واسطه آن، عقل و انديشه آنان را منسجم و متكامل مي‌‌کند و بر حلم و اخلاقشان مي‌افزايد.
امام صادق(علیه السلام) نیز در روایتی دیگر، گسترش علوم و معارف در ميان بشر را از خصوصيات چنين نظام تربيتي مي‌داند و در اين‌باره چنين مي‌فرمايد:
اصل علوم داراي 27 حرف است و تمام آن‌چه پيامبران تاکنون برای مردم آورده‌اند، تنها دو حرف بوده است. وقتي قائم قيام كند، 25 حرف ديگر علم را نيز آشكار مي‌كند و در ميان مردم رواج مي‌دهد و آن را ضميمه آن دو حرف علم مي‌كند تا 27 حرف تكميل گردد.
2. كسب ايمان و فضایل اخلاقی
از ديگر اهداف تربيتي در مورد وظايف انسان نسبت به خود اين است كه آدمي سعي كند روزبه‌روز ايمان و اعتقاد و اخلاق خود را کامل‌تر گرداند و با تهذيب و خودسازي، خود را به صفات الهي آراسته سازد و حق خليفه‌اللهي را به‌خوبي به‌جا آورد. انسان به‌گونه‌اي خلق شده است كه مي‌تواند خود را با صفات و ويژگي‌هاي انساني كه در فطرت الهي او ریشه دارد، بیاراید و با كسب فضایلي هم‌چون حقيقت‌جويي، خداجويي، كمال‌جويي، زيبادوستي الهي و احسان به خلق، خود را به مرز انسان كامل نزديك گرداند و بهترين و گواراترين حيات و زندگاني را براي خویش در دنيا و آخرت فراهم آورد. در همین زمینه، پيامبر اكرم(صلّی الله علیه و آله و سلّم)، هدف اصلي بعثتش را گسترش اخلاق و صفات الهي در ميان مردم معرفي كرد و در اين‌باره فرمود:
إنّي بعثت لاُتمّم مكارم الأخلاق؛
همانا من به‌خاطر اين مبعوث به رسالت شدم كه مكارم و خوبي‌هاي اخلاقي را كامل گردانم.
در نظام تربيتي حضرت مهدي(عجّل الله تعالی فرجه الشریف)، به‌واسطه عنايات خاص خداوند به بندگانش، روح اخلاق نيكو و كمال‌طلبي در ميان مردم رونق مي‌يابد و دشمني و كدورت‌ها و دیگر صفات شيطاني و نفساني، از زندگي مردم برچيده مي‌شود و صفا و صميميت، دل‌سوزي و شفقت به بندگان خدا و دیگر صفات الهي جای آن را مي‌گيرد. در چنين جامعه الهي‌گونه‌ای، ديگر كسي به كسي ظلم نمي‌كند و مردم نسبت به اداي حقوق یک‌دیگر برانگيخته مي‌شوند و بزرگ‌ترين افتخار آنان اين است كه به یک‌دیگر خدمت كنند و با مودت و برادري با هم تعامل داشته باشند. امام باقر(علیه السلام)، گسترش اخلاق الهي و سجایای انسانی در ميان مردم را از ويژگي‌هاي ايده‌آل مكتب تربيتي مهدوي برمي‌شمارد و چنين مي‌فرمايد:
اذا قام قائمنا وضع یده علی روؤس العباد... و اکمل به اخلاقهم؛
هنگامی‌که قائم ما قیام کند، دست ـ الهی ـ خود را بر سر بندگان مي‌گذارد و به‌واسطه آن، اخلاق آنان را کامل مي‌گرداند.
3. تعديل و هدايت غرایز
از ديگر اهداف تربيتي اسلام و مهدويت در زمینه وظایف انسان در رابطه با خودش اين است كه گرايش‌هاي غريزي‌اش را به‌سوي اهداف الهي و آرماني هدايت کند و از آنها بهره مشروع و معقول ببرد. غرایزي هم‌چون گرايش به آب و غذا، گرايش جنسي و گرايش به خواب ـ كه معمولاً انسان در اين موارد با حيوانات برابر است ـ لازمه زندگي اوست و زندگي بدون آنها ممكن نیست. انسان در قبال چنين اميالي وظیفه دارد با توجه به آموزه‌هاي الهي و ديني، آنها را كنترل و هدايت کند و استفاده صحيح و لازم را از آنها ببرد. انسان باید از افراط و تفريط در چنين گرايش‌هايي خودداري و در حد نيازهاي متعارف و معقول بدان‌ها بسنده كند. اسلام، انسان را درباره همه گرايش‌ها و غرایز دروني انسان، به ميانه‌روي و استفاده معقول و مشروع توصيه كرده است و انسان‌ها را از زياده‌روي و تجاوزگري در چنين اميالي باز داشته است، چنان‌که قرآن كريم در مورد تعديل در غريزه خوردن و آشاميدن مي‌فرمايد:
«يا بَنِي آدَمَ خُذُواْ زِينَتَكُمْ عِندَ كُلِّ مَسْجِدٍ وكُلُواْ وَاشْرَبُواْ وَلاَ تُسْرِفُواْ إِنَّهُ لاَ يحِبُّ الْمُسْرِفِينَ»؛
اى فرزندان آدم، جامه خود را در هرنمازى برگيريد، و بخوريد و بياشاميد و [لى] زياده‏روى مكنيد كه او اسراف‌كاران را دوست نمى‏دارد.
توجه مطلوب و ارزشي به غرایز و گرايش‌های انساني و هدايت آن خواسته‌ها به‌سوي اهداف الهي و آرماني از اهداف تربيتي مكتب تعليم وتربيت حضرت مهدي(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) است. در زمان ظهور آن بزرگوار، به انسان‌ها اجازه داده مي‌شود كه از اميال و گرايش‌هاي ذاتي و دروني خود تا جايي كه به فساد و تباهي و از بين رفتن حقوق ديگران و هتك موازين شرعي و اخلاقي منجر نشود، بهره ببرند و اين خواسته‌ها در خدمت تكامل و سعادت بشري قرار گيرد. حضرت اميرالمؤمنين علي(علیه السلام)، ميانه‌روي و تعديل در غرایز را از ويژگي‌هاي اصلي ياران حضرت مهدي(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) برمي‌شمارد و چنين مي‌فرمايد:
إنّه (القائم) یأخذ البیعة عن أصحابه علی أن لایسبّوا مسلمأ و لایهتکوا حریماً محرماً و لا یهجموا منزلاً و لایضربوا أحداً إلاّ بالحقّ و لایکنزوا ذهباً ولافضّة ولابرّاً ولا شعیراً ولاتأکلوا مال الیتیم ولایلبسوا الخزّ ولاالحریر ولایتمنطقوا بالذهب و لایحبسوا طعاماً من بّر أو شعیر و یرضون بالقلیل...؛
امام قائم با یارانش پیمان مي‌بندد که مسلمانی را دشنام ندهند و حریمی را هتک نکنند و به خانه‌ای هجوم نبرند و کسی را به ناحق نزنند و طلا و نقره و گندم و جو (زیادی) انباشته نسازند و مال یتیمان را نخورند و لباس خز و حریر (اشرافی) نپوشند و کمربند زرین نبندند و گندم و جو احتکار نکنند و در امور معاش به ‌اندک (متعادل) بسنده کنند... .
باید دانست در زمان حکومت مهدوی، با ارضای غرایز خدادادی که لازمه حیات انسان است، هیچ‌گونه مخالفتی صورت نمي‌گیرد، بلکه به تعدیل غرایز و میانه‌روی عقلی و شرعی در آن توجه می‌شود. برای مثال، آن حضرت با گرایش آدمی به نو‌پوشی برخورد نمي‌کند، بلکه با اسراف و تبذیر و الگوبرداری از مدهای غیراخلاقی و مانند آن که برای سلامتی جسمی و روحی آدمی زیان‌بار است، مخالفت مي‌کند.
4. توجه هم‌زمان به بُعد جسمانی و روحانی
از دیگر ویژگی‌های منحصربه‌فرد مکتب تربیتی اسلام و مهدوی این است که برخلاف دیگر مکاتب تربیتی هم‌چون اومانیسم‌ و لیبرالیسم‌، که انسان را فقط در بُعد حیوانی و فیزیولوژیکی خلاصه و از دیگر ابعاد وجودی‌اش غفلت مي‌کنند، به دو بُعد جسمی و معنوی انسان توجه کرده است و از انسان‌ها مي‌خواهد با اهداف مشخص و حساب‌شده، در تربیت جسمی و روحی خود به‌صورت هم‌آهنگ کوشا باشند. دین و شریعت کامل اسلام، علاوه‌بر این‌که به بُعد معنوی و ملکوتی انسان توجه زیادی کرده و از انسان‌ها خواسته است از اعمال عبادی هم‌چون نماز، روزه، یاد خداوند و معصومین(علیهم السلام) غفلت نکنند و در تعالی روحی خود که هدف خلقت آدمی است، نهایت جدیت را داشته باشند، به بُعد جسمی انسان که وسیله و ابزاری برای تکامل روحی و تقرب الی‌الله است، توجه دارد. بی‌تردید، انسان همانند دیگر موجودات برای تداوم زندگی به آب و غذا و استراحت و مانند آنها نیاز دارد و اگر فردی در رفع نیازهای فیزیولوژیک خود تسامح کند، امکان تحقق اهداف انسانی و الهی برای او فراهم نمي‌‌شود. لذا رمز عنایت و توجه دین به کیفیت ارضای نیازهای فیزیولوژیک، فراهم کردن زمینه‌ مناسب برای ترقی و کسب بینش و نگرش الهی و تقرب به خداست. اسلام به انسان اجازه داده است در کنار بُعد معنوی و روحی خود، به‌واسطه غذای مناسب و لازم، تحرک و استراحت کافی، بهداشت و درمان جسمی و روانی و مانند آن، از بُعد جسمی و مادی خود مراقبت کامل کند و با بدن و روان سالم و پرقدرت به‌دنبال اهداف الهی و توحیدی باشد، نه این‌که مانند دیگر مکاتب تربیتی، اصالت را به بعد جسمانی و فیزیولوژیکی دهد و همانند حیوانات به غرایز طبیعی بپردازد و از اهداف عالی انسانی غفلت کند. خداوند در قرآن کریم درباره این دسته از افراد فرموده است:
«الَّذِينَ كَفَرُوا يتَمَتَّعُونَ وَيأْكُلُونَ كَمَا تَأْكُلُ الأنْعَامُ وَالنَّارُ مَثْوًى لَّهُمْ»؛
كسانى‌كه كافر شده‏اند، [در ظاهر] بهره مى‏برند و همان‌گونه كه چارپايان مى‏خورند، مى‏خورند، و [لى] جايگاه آنها آتش است.
در مکتب تربیتی حضرت مهدی(عجّل الله تعالی فرجه الشریف)، توجه هم‌زمان به نیاز‌های مادی و معنوی مردم، رشد چشم‌گیری مي‌کند و انسان‌ها علاوه‌بر تأمین خواسته‌های روحی و ملکوتی و فراهم آمدن زمینه‌های لازم برای رشد اخلاقی و معنویشان، به نیازهای فیزیولوژیکی خود به‌درستی پاسخ می‌گویند و بسترهای لازم را برای رشد بدنی و بهداشت روانی و جسمی ایجاد می‌کنند. در این مکتب تربیتی مردم، با افزایش کمّی و کیفی در تغذیه مناسب، محیط‌زیست سالم، بهداشت و درمان همگانی و مانند آن مي‌توانند بهتر و شایسته‌تر و با آرامش کامل به عبادت و بندگی خداوند متعال کمر همت ببندند و در تکامل معنوی خود و جامعه بکوشند. رسول مکرم اسلام(صلّی الله علیه و آله و سلّم) در مورد بهبود وضع معیشتی و مادی مردم در نظام تربیتی مهدوی مي‌فرماید:
یتنعّم اُمّتی فی زمن المهدیّ(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) نعمة لم یتنعّموا قبلها قطّ... ؛
امت من در زمان مهدی(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) آن‌چنان به نعمت‌ها (مادی و معنوی) دست می‌یابند که در هیچ زمانی این‌‌گونه نبوده است.
امام باقر(علیه السلام) نیز در این‌باره چنین مي‌فرماید:
همه اموال جهان نزد مهدی(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) گرد مي‌آید و هر آن‌چه در دل زمین یا روی آن است، در اختیار او قرار مي‌گیرد. آن‌گاه حضرت به مردم چنین خطاب مي‌کند: بیایید، این اموال را بگیرید که به‌خاطر آن قطع رحم انجام دادید و خون‌ریزی و گناه کردید... .
ج) اهداف تربيتی مهدویت در وظايف انسان نسبت به ديگران
در مکتب تربیتی اسلام و مهدویت، با توجه به شأن و جایگاه خاص هرانسانی، مردم در مقابل یک‌دیگر نیز مسئول هستند و در ارتباط خود باید اهداف خاصی را دنبال کنند. ارتباط و تعامل انسان با دیگران را به چهار بُعد اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی تقسیم و اهداف تربیتی هرکدام از این ابعاد ارتباطی را از منظر مکتب تربیتی اسلام و مهدویت بررسی می‌کنیم.
1. ارتباطات اجتماعی
انسان چاره‌ای ندارد که با دیگر انسان‌ها ارتباط و تعامل داشته باشد و به‌واسطه این روابط به نیازهای روحی و جسمی خود پاسخ دهد. در نظام تربیتی اسلام ناب و مهدویت از مردم خواسته شده است که از یک‌طرف حقوق و وظایف اجتماعی خود را کاملاً بشناسند و از طرف دیگر، در پرتو رعایت حقوق و وظایف اجتماعی، ارتباطات سالم و صحیحی با یک‌دیگر برقرار کنند. از دیدگاه مکتب تربیتی اسلام و مهدوی، اهداف و مسئولیت‌های مقدسی در ارتباط مردم با پیامبران و ائمه اطهار(علیهم السلام) و جانشینان آنها، ارتباط میان معلم و فراگیر، ارتباط والدین و فرزند، ارتباط زن و شوهر، ارتباط مؤمنان با هم‌دیگر و هم‌چنین ارتباط مؤمنان با عموم مردم جهان وجود دارد که مردم در هریک از این ارتباطات باید بر اساس موازین شرعی و عقلی، نهایت دقت را به‌کار گیرند تا مبادا حقوق و وظایف اساسی تضییع شود و اهداف الهی محقق نگردد. به عبارت دیگر، آموزه‌های وحیانی و الهی برای هرکدام از انسان‌ها با توجه به شأن و جایگاه خودش، حقوق و حدود و مرزهایی تعیین کرده است که مردم مسئولیت دارند از این مرزها و حدود تعدی و تجاوز نکنند و تکالیف خود را در مورد هر کدام از آنها با توجه به دستورهای الهی ادا کنند. در قرآن کریم درباره این حدود و حقوق الهی چنین آمده است:
«تِلْكَ حُدُودُ اللّهِ فَلاَ تَعْتَدُوهَا وَمَن يتَعَدَّ حُدُودَ اللّهِ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ»؛
اين است حدود [احكام] الهى؛ پس، از آن تجاوز مكنيد. و كسانى‌كه از حدود [احكام] الهى تجاوز كنند، آنان همان ستم‌كارانند.
در مکتب تربیتی مهدوی، مردم به‌گونه‌ای از آموزه‌های الهی بهره مي‌برند که بر اساس وظایف و مسئولیت‌هایشان، روابط حسنه و نیکویی میان مردم برقرار مي‌شود و برخلاف دوران قبل از ظهور که بی‌توجهی به حقوق یک‌دیگر، بی‌احترامی به معصومین(علیهم السلام) و جانشینان آنها، روابط خشن و شیطانی، جرم و جنایت و مانند آن به‌صورت امری عادی درآمده است، وظیفه‌شناسی و ایجاد روابط الهی و انسانی در میان مردم رونق خواهد گرفت. در چنین جامعه‌ای، دوستی و تفاهم و صمیمیت گسترش مي‌یابد و عدالت اجتماعی به‌معنای واقعی آن تحقق خواهد یافت. امام صادق(علیه السلام)، احترام به حقوق اجتماعی و ایجاد دوستی و برادری میان مردم را از خصوصیت‌های مکتب تربیتی مهدوی برمی‌شمارد و در این‌باره چنین مي‌فرماید:
... یحسن حال عامّة العباد و یجمع الله الکلمة و یؤلّف بین قلوب مختلفة و لا یعصی الله ـ عزّوجلّ ـ فی أرضه و یقام حدود الله فی خلقه و یرّد الله الحقّ إلی أهله؛
وضع مردم (در دوران ظهور) سامان مي‌یابد و اتحاد میان مردم برقرار می‌شود و قلوب ناسازگار به هم نزدیک می‌شوند و الفت می‌گیرند و خدا در زمین معصیت نمی‌شود و حدود خداوند درمیان بندگان اجرا و برپا می‌شود و خداوند، حق را به اهلش بر مي‌گرداند.
امام باقر(علیه السلام) در مورد گسترش هم‌دلی و برابری میان مردم که نتیجه اجرای حقوق الهی و عدالت اجتماعی است، چنین مي‌فرماید:
إذا قام القائم جائت المزاملة و أتی الرجل إلی کیس أخیه فیأخذ حاجته لایمنعه؛
هرگاه قائم(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) قیام کند، رفاقت و برادری برقرار مي‌شود، به‌گونه‌ای که هرکس دست خود را در جیب برادرش مي‌کند و بدون ممانعت به‌قدر نیازش برمي‌دارد.
2. ارتباطات اقتصادی
بر اساس مکتب تربیتی اسلام و مهدویت، مسائل اقتصادی به‌ویژه امر تولید، توزیع و مصرف باید بر اساس اهداف الهی تنظیم و اجرا شود. در مکاتب غیردینی، هدف اصلی در روابط اقتصادی میان مردم، فقط تولید روزافزون، به‌دست آوردن سود بیشتر و تلاش برای فراهم آوردن زندگی رفاه‌زده و مادی صرف است. در این نگرش، قوانین الهی در ساختار اقتصادی جامعه، هیچ نقشی ندارد. به همین دلیل، نظام طبقاتی میان مردم به‌وجود مي‌آید و جامعه به دو قشر مستضعف و سرمایه‌دار تقسیم مي‌شود.
در مکتب تربیتی اسلام و مهدویت، فلسفه تربیتی الهی با اهداف مشخصی در امر اقتصاد وجود دارد که تنها درصدد رفع نیازهای مادی بشر نیست، بلکه در کنار آن، عدالت اجتماعی و تأمین رفاه عمومی را از اهداف اصلی روابط اقتصادی می‌شمارد. در مکاتب لیبرالیستی غربی که اصول انسانیت را زیر سؤال برده‌اند، اقتصاد صحیح چیزی جز رفاه یک طبقه خاص و بهره‌وری از توده مردم برای تولید و توزیع بیشتر برای منافع حزبی و گروهی نیست. در مقابل، در مکتب تربیتی اسلام و مهدویت، هدف اساسی از تولید و مصرف و تعاملات اقتصادی، دست‌یابی به مواسات در اموال و تحقق عملی رفاه و عدالت اجتماعی است. مصارف بشری نیز باید در جهت کسب رضایت الهی و دوری از زیاده‌روی و فساد باشد تا همه مردم بتوانند در سایه روابط اقتصادی سالم، از امکانات و منابع خدادادی به‌صورت برابر استفاده کنند. بنابر فرموده قرآن کریم، استفاده از اموال هنگامی ارزش‌مند است که در مسیر الهی و انجام فرمان‌های خداوند و رسیدگی به خلق صورت پذیرد:
«وَمَا أَمْوَالُكُمْ وَلاَ أَوْلاَدُكُم بِالَّتِي تُقَرِّبُكُمْ عِندَنَا زُلْفَى إِلاَّ مَنْ آمَنَ وَعَمِلَ صَالِحًا»؛
و اموال و فرزندانتان چيزى نيست كه شما را به پيشگاه ما نزديك گرداند، مگر كسانى‌كه ايمان آورده و كار شايسته كرده باشند.
ایجاد اقتصاد سالم و الهی در سطح جهان و تأمین نیازهای مادی و اقتصادی دیگر مردم در هرگوشه دنیا به‌طور مساوی و گسترش عدالت و رفاه مادی و شغلی، از مؤلفه‌های اصلی مکتب تربیتی مهدوی است. در چنین نظامی عملاً فقر و تهی‌دستی و نظام طبقاتی اقتصادی برچیده مي‌شود و دیگر استعمارگری یافت نمي‌شود که برای حفظ منافع خود، مردم را از نیازهای اولیه و اساسیشان محروم سازد و محصولات مورد احتیاج مردم را از ترس کاهش قیمت به دریا اندازد، آن‌گونه ‌که نمونه آن را اکنون در جهان سرمایه‌داری و استعماری غرب می‌بینیم. امام باقر(علیه السلام) درباره وضع مطلوب اقتصادی مردم در نظام تربیتی مهدوی و برقراری ارتباطات سالم اقتصادی در جامعه چنین مي‌فرماید:
در زمان حضرت مهدی(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) آن‌چنان در میان مردم مساوات و برابری برقرار مي‌شود که دیگر کسی نیازمند زکات نیست و وضع معیشتی مردم سامان مي‌یابد... .
امام صادق(علیه السلام) نیز در این‌باره چنین مي‌فرماید:
سبحان‌الله، آیا دوست ندارید که خداوند دولت حق و عدالت و مساوات را برای شما ظاهر سازد و حال عموم مردم (از نظر مادی و معنوی) سامان یابد و وحدت و برادری در میان مردم پدید آید... .
چنین وضع مطلوب معیشتی و اقتصادی مردم که مرهون روابط سالم اقتصادی جامعه و رعایت حقوق یک‌دیگر است، تنها در زمان حضرت مهدی(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) محقق مي‌‌شود.
3. ارتباطات سياسی
از دیگر ارتباط انسان‌ها و جامعه اسلامی، روابط آنها با دیگر ملل جهان و اقوام مختلف در سطح دنیاست که بر اساس مکتب تربیتی اسلام و مهدویت، هدف‌های تربیتی خاصی نیز در این نوع ارتباط وجود دارد. اسلام از جامعه اسلامی مي‌خواهد با دیگر ملل جهان که رفتار خصمانه‌ای نسبت به اسلام و مسلمانان ندارند، ارتباط صمیمانه برقرار سازند و عدالت و مساوات را در حق آنان رعایت کنند تا بدین وسیله هم اسلام را گسترش دهند و هم نیازهای خود را به‌واسطه آنان (با رعایت عزت دینی) برآورده کنند. در قرآن کریم در این‌باره آمده است:
«لاَ ينْهَاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِينَ لَمْ يقَاتِلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَلَمْ يخْرِجُوكُم مِّن دِيارِكُمْ أَن تَبَرُّوهُمْ وَتُقْسِطُوا إِلَيهِمْ إِنَّ اللَّهَ يحِبُّ الْمُقْسِطِينَ»؛
[امّا] خدا شما را از كسانى‌كه در [كار] دين با شما نجنگيده و شما را از ديارتان بيرون نكرده‏اند، باز نمى‏دارد كه با آنان نيكى كنيد و با ايشان عدالت ورزيد، زيرا خدا دادگران را دوست مى‏دارد.
از طرف دیگر، خداوند متعال، ارتباط با ملت‌ها و جوامعی را که قصد دین‌ستیزی دارند و هدفی جز ضربه زدن به جامعه اسلامی ندارند، نفی مي‌کند. به همین دلیل، ارتباط و تعامل با آنان را ظلم بزرگ به کیان اسلامی به‌شمار مي‌آورد و از مسلمانان مي‌خواهد با عزت و ابهت تمام در برابر آنان بایستند و اجازه هیچ‌گونه حرکتی را بر ضد جامعه اسلامی بدان‌ها ندهند، چنان‌که در قرآن کریم در این‌باره مي‌فرماید:
«إِنَّمَا ينْهَاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِينَ قَاتَلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَأَخْرَجُوكُم مِّن دِيارِكُمْ وَظَاهَرُوا عَلَى إِخْرَاجِكُمْ أَن تَوَلَّوْهُمْ وَمَن يتَوَلَّهُمْ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ»؛
فقط خدا شما را از دوستى با كسانى باز مى‏دارد كه در [كار] دين با شما جنگ كرده و شما را از خانه‏هايتان بيرون رانده و در بيرون‏ راندنتان با یک‌دیگر هم‌پشتى كرده‏اند. و هر‌كس آنان را به دوستى گيرد، آنان همان ستم‌گرانند.
در حقیقت، هدف اساسی تربیتی اسلام در تعاملات بین‌المللی و سیاسی، کسب عزت و قدرت اسلامی و الهی است تا در سایه چنین قدرتی، از یک‌سو، دیگر جوامع را متوجه اهداف اسلامی سازد و برادری و برابری و کرامت انسانی را در جهان گسترش دهد و از سوی دیگر، از استقلال و آزادی مشروع خود دفاع کند و از ظلم و تباهی ناشی از سیطره سیاسی جریان‌های فاسد و اسلام‌ستیز بر جوامع مسلمان و غیرمسلمان جلوگیری کند. در این صورت، شعایر و احکام و دستورهای اسلام در جهان اجرا می‌شود، چنان‌که در قرآن کریم در این‌باره چنین مي‌‌خوانیم:
«الَّذِينَ إِن مَّكَّنَّاهُمْ فِي الأرْضِ أَقَامُوا الصَّلَوةَ وَآتَوُا الزَّكَوةَ وَأَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْا عَنِ الْمُنكَرِ وَلِلَّهِ عَاقِبَةُ الأمُورِ»؛
همان كسانى‌كه چون در زمين به آنان توانايى دهيم، نماز برپا مى‏دارند و زكات مى‏دهند و به كارهاى پسنديده وا مى‏دارند، و از كارهاى ناپسند باز مى‏دارند، و فرجام همه كارها از آنِ خداست.
در نظام تربیتی حضرت مهدی(عجّل الله تعالی فرجه الشریف)، بر اساس بینش اسلامی و قرآنی، روابط سالم و پربازدهی از نظر مادی و معنوی میان دیگر ملل جهان برقرار خواهد شد و کشورها و اقوام مختلف دنیا، تعاملات سیاسی شایسته‌ای با هم برقرار مي‌سازند که دوستی، برابری و روابط عاطفی و دینی، از مؤلفه‌های اصلی چنین روابطی است. در این نظام تربیتی، روابط سیاسی و بین‌المللی، صبغه دینی و اسلامی به خود مي‌گیرد و دست غارت‌گران و سرمایه‌داران فاسد از سر ملل دنیا کوتاه مي‌شود و روابط حسنه و تعاملات الهی ـ انسانی در بین ملل جهان به‌وجود مي‌آید، چنان‌که حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) درباره ایجاد دوستی و مودّت میان مردم جهان در نظام تربیتی مهدوی چنین مي‌فرماید:
ولو قد قام قائمنا لذهبت الشحناء من قلوب العباد واصطلحت السباع و البهائم حتّی تمشی المرئة بین العراق إلی الشام علی رأسها زینتها لایهیّجها سبع ولاتخافه...؛
و هرگاه قائم قیام کند، دشمنی و کینه از دل مردم بیرون مي‌رود و حتی حیوانات و درندگان هم با هم سازگاری دارند، چنان‌‌که زن مي‌تواند با زینت خود از عراق به شام برود و کسی به او آسیب نرساند و از چیزی بیم نداشته باشد.
امام صادق(علیه السلام)، گسترش اتحاد، هم‌دلی، برادری و ارتباط سالم میان جوامع بشری را از ویژگی‌های نظام تربیتی مهدوی بر‌مي‌شمارد و مي‌فرماید:
و یحسن حال عامّة العباد و یجمع الله الکلمة و یؤلّف بین قلوب مختلفة...؛
و (در زمان حضرت مهدی(عجّل الله تعالی فرجه الشریف)) حال مردم سامان مي‌یابد و یک‌دستی و وحدت کلمه میان مردم به‌وجود مي‌آید و افکار و عقاید ناسازگار با هم الفت و دوستی پیدا مي‌کنند... .
4. ارتباطات فرهنگی
در نظام تربیتی اسلام و مهدویت، ارتباطات و تعاملات فرهنگی، اهداف و ویژگی‌های خاصی دارد که مي‌تواند انسان‌ها را به‌سوی کمال و سعادت ره‌نمایی کند. عوامل فرهنگی مانند هنر، زبان، آداب و رسوم، هنگامی مي‌تواند موجب رشد و تکامل انسان و جامعه باشد که هم‌سو با آموزه‌های الهی و دینی، تحت‌تأثیر ارزش‌های دینی قرار گیرد. در مکتب تربیتی اسلام ناب، تعاملات و ارتباطات فرهنگی باید به‌گونه‌ای باشد که فرهنگ حاکم بر جامعه را به‌سوی رشد و تعالی معنوی هدایت کند؛ چون در غیر این صورت، هیچ ارزشی ندارند. آشکار است که اگر بنیان‌های فرهنگی جامعه هم‌چون هنر، اقتصاد، زبان، آداب و رسوم اجتماعی و مانند آن جهتی ارزشی بیابند و به‌سوی دست‌یابی به هدف اصلی؛ یعنی قرب خدا متمایل شوند، چهره کلی فرهنگ جامعه دگرگون مي‌شود. ایجاد مظاهر فرهنگی متناسب با تعلیمات مذهبی و زدودن عوامل انحرافی و فسادآفرین فرهنگی و گرایش به سوی تأمین خواسته‌های متعالی و رشد ابعاد انسانی، مي‌تواند مهم‌ترین هدف تربیتی اسلام در تعاملات فرهنگی باشد. قرآن کریم، یکی از اهداف تربیتی پیامبر اکرم(صلّی الله علیه و آله و سلّم) را برپایی فرهنگ و ارزش‌های الهی و از بین بردن ارزش‌ها و آداب رسوم غلط و انحرافی معرفی مي‌کند:
«وَيحِلُّ لَهُمُ الطَّيبَاتِ وَيحَرِّمُ عَلَيهِمُ الْخَبَآئِثَ وَيضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالأَغْلاَلَ الَّتِي كَانَتْ عَلَيهِمْ»؛
[همان پيامبرى كه] آنان را به كار پسنديده فرمان مى‏دهد، و از كار ناپسند باز مى‏دارد، و براى آنان چيزهاى پاكيزه را حلال و چيزهاى ناپاك را بر ايشان حرام مى‏گرداند، و از [دوش] آنان قيدوبندهايى را كه بر ايشان بوده است برمى‏دارد.
ترویج و گسترش فرهنگ صحیح و مطابق با آموزه‌های دینی و الهی و هم‌چنین ریشه‌کنی فرهنگ و سنت‌های غلط و شیطانی مانند فرهنگ لیبرالیستی غربی که جز انحطاط و تباهی انسان‌ها هدفی ندارند، از مهم‌ترین اهداف نظام تربیتی مهدوی در بُعد ارتباطات فرهنگی است. در چنین مکتبی، ارزش‌ها و سنت‌های اسلامی و قرآنی، بعد از مدت‌ها فراموشی و بی‌توجهی، در میان مردم زنده مي‌شوند و بدعت‌های فرهنگی و ارزش‌های منفی و جداشده از آموزه‌های وحیانی و الهی، ریشه‌کن خواهد شد. حضرت امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)، احیای فرهنگ ناب اسلامی و قرآنی و روابط خوب فرهنگی را که بر اساس احکام و دستورهای الهی استوار است، از خصوصیات بارز حکومت حضرت مهدی(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) برمي‌شمارد و در این‌باره چنین مي‌فرماید:
کأنّی أنظر إلی شیعتنا بمسجد الکوفة قد ضربوا الفساطیط یعلّمون الناس القرآن...؛
گویا شیعیان را مي‌بینم که خیمه‌هایی در مسجد کوفه برافراشته‌اند و قرآن را به مردم مي‌آموزند.
امام باقر(علیه السلام)، روابط خوب فرهنگی در میان خانواده‌ها به‌ویژه بانوان را از ویژگی‌های ایام ظهور دانسته و در این مورد چنین فرموده‌اند:
و یؤتون الحکمة فی زمانه حتّی ان المرئة لتقضی فی بیتها بکتاب الله تعالی و سنّة رسول‌الله؛
در زمان حضرت مهدی به همه مردم حکمت و علم آموخته شود تا آن‌جا که حتی زنان در خانه‌ها بر اساس کتاب خدا و سنت رسول‌الله(صلّی الله علیه و آله و سلّم) قضاوت می‌کنند.
د) اهداف تربيتي مهدویت در وظايف انسان نسبت به طبيعت
در نظام تربيتي مهدوي، انسان نسبت به طبيعت و محيط‌زيست اطراف خودش مسئول است و در ارتباط با آن اهداف خاص تربيتي دارد. به‌‌طور کلي دو هدف اصلی براي آن می‌توان ترسيم کرد که عبارتند از:
1. شناخت طبيعت
به دلیل ارتباط تنگاتنگ انسان با محيط اطراف خود مانند زمين، آسمان، دريا و خشکي، وی باید شناخت متعارفي نسبت به آنها داشته باشد. او تا نداند در محيط پيرامونش چه چيزهايي وجود دارد، نمي‌تواند به‌راحتي با آنها تعامل برقرار کند و از آنها بهره ببرد. امروزه نیز علم به شناخت هرچه بيشتر محيط پيرامون آدمي و قوانين حاکم بر آن توجه دارد؛ چون می‌کوشد از طبیعت، بیشتر بهره‌مند شود. هدف اسلام از شناخت طبيعت مانند دیگر مکاتب، فقط بهره‌وري و لذت بردن از محيط پيرامون و آباد ساختن هرچه بيشتر زندگي دنيايي صرف نیست. در مکتب تربيتي اسلام ناب، شناخت طبيعت، مقدمه‌اي براي شناخت خداوند و افزايش توان‌مندي انسان براي مهار طبيعت و استفاده از آن براي بندگي بيشتر است. قرآن کريم، انسان‌ها را به شناخت طبيعت دعوت مي‌کند و همه آنها را نشانه‌هاي قدرت الهي مي‌داند:
«إِنَّ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَاخْتِلاَفِ اللَّيلِ وَالنَّهَارِ وَالْفُلْكِ الَّتِي تَجْرِي فِي الْبَحْرِ بِمَا ينفَعُ النَّاسَ وَمَا أَنزَلَ اللّهُ مِنَ السَّمَاء مِن مَّاء فَأَحْيا بِهِ الأرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا وَبَثَّ فِيهَا مِن كُلِّ دَآبَّةٍ وَتَصْرِيفِ الرِّياحِ وَالسَّحَابِ الْمُسَخِّرِ بَينَ السَّمَاء وَالأَرْضِ لآياتٍ لِّقَوْمٍ يعْقِلُونَ»؛
راستى كه در آفرينش آسمان‌ها و زمين، و در پى یک‌دیگر آمدن شب و روز، و كشتي‌هايى كه در دريا روانند با آن‌چه به مردم سود مى‏رساند، و [هم‌چنين] آبى كه خدا از آسمان فرو فرستاده، و با آن، زمين را پس از مردنش زنده گردانيده، و در آن هرگونه جنبنده‏اى پراكنده كرده، و [نيز] در گردانيدن بادها، و ابرى كه ميان آسمان و زمين آرميده است، براى گروهى كه مى‏انديشند، واقعاً نشانه‏هايى [گويا] وجود دارد.
يکي از خصوصيت‌هاي نظام تربيتي مهدوي اين است که بشريت با افزايش معرفت و دانش به شناخت کاملي از جهان و طبيعت دست مي‌يابد و با چنين شناختي، به وجود خداوند و قدرت الهي پي مي‌برد و برای حضور در اجتماع و نقش‌آفريني مثبت و شايسته در مسير قرب الهي قدرت بیشتری پيدا مي‌کند. حضرت اميرالمؤمنين علي(علیه السلام) درباره شناخت گسترده طبيعت و بهره برداري کامل از آن در ايام ظهور چنين مي‌فرمايد:
... و تخرج له الأرض أفاليذ کبدها و تلقي إليه سلماً مقاليدها؛
و براي او (حضرت مهدي(عجّل الله تعالی فرجه الشریف)) آن‌چه در اعماق زمين است، خارج مي‌شود و همه امکانات خود را براي او (به‌واسطه شناخت طبيعت) ظاهر مي‌سازد.
امام باقر(علیه السلام) در این‌باره چنین مي‌فرماید:
گویا من یاران قائم را مي‌بینم که بر شرق و غرب عالم احاطه پیدا کرده‌اند و همه‌چیز زیر فرمان آنهاست که حتی درندگان زمین و پرندگان شکاری آسمان در پی رضایت آنهایند... .
2. استفاده شايسته از طبيعت
بهره‌وري درست و مشروع از نعمت‌هاي بزرگ الهي يکي از اصولی است که انسان‌ها در تعامل و ارتباط با طبيعت باید رعايت کنند. بدون ترديد، استفاده ناصحيح از طبيعت و نابود کردن آن و بي‌برنامه بودن و افراط و تفريط در بهره‌وري از طبيعت، موجب هدر رفتن اين منابع خدادادي و محروم ساختن ديگر انسان‌ها و نسل‌هاي آتي از آن مي‌‌باشد. به همين جهت، اسلام به انسان‌ها توصيه مي‌‌کند از منابع و نعمت‌هاي خدادادي، استفاده صحيح و مشروع و هدف‌مند کنند و به‌واسطه کار‌هاي شايسته شکر آن را به جا آورند و از طرف ديگر، هرگونه زياده‌روي و لجام‌گسيختگي در بهره‌وري از طبيعت و نعمت‌هاي الهي را منع کرده است. قرآن کريم، ما را به استفاده صحيح از طبيعت دعوت مي‌‌کند و از فساد و تباهي به‌واسطه اين نعمت‌هاي الهي باز مي‌دارد:
«كُلُواْ وَاشْرَبُواْ مِن رِّزْقِ اللَّهِ وَلاَ تَعْثَوْاْ فِي الأَرْضِ مُفْسِدِينَ»؛
از روزى خدا بخوريد و بياشاميد ، و [لى] در زمين سر به فساد برمداريد.
در نظام تربيتي مهدوي، مردم به چنان ظرفيت معنوي و علمي دست خواهند يافت که بعد از شناخت طبيعت، در راه عمران و آبادي زمين و استفاده مشروع و معقول و عادلانه قدم برخواهند داشت و از نعمت‌هاي طبیعت براي رفاه بشر در جهت رسيدن به کمال نهايي و قرب الهي، استفاده مي‌کنند. در عصر کنوني که «دوره تکنولوژي و پیش‌رفت» است، بهره‌وری از طبيعت صرفاً به انگیزه اقتصادی و سیاسی و مانند آن صورت مي‌گیرد و در این میان، حزب و گروه خاصی از بهترین امکانات بهره‌مند مي‌شوند و عده زیادی هم با امکانات محدود و ناچیز زندگی مي‌کنند. در عصر مهدویت، چنین وضعیتی رخت برمی‌بندد و انسان‌ها به‌صورت عادلانه و مشروع از همه امکانات خدادادی بهره می‌برند و سرمایه‌های طبیعی به‌‌طور یک‌سان در اختیار بشر قرار مي‌گیرد تا به‌واسطه آن بتوانند خداوند متعال را به‌درستی بندگی کنند. چنان‌که امام باقر(علیه السلام) درباره آبادانی طبیعت و استفاده مطلوب از آن در زمان حضرت مهدی(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) چنین مي‌فرماید:
فلایبقی فی الأرض خراب إلاّ عمر...؛
هیچ جای خرابی در زمین باقی نمي‌ماند مگر این‌که آباد و بازسازی شود.
آن حضرت در حدیث دیگری، در مورد استفاده یک‌سان همه بشریت از منابع خدادادی و طبیعی در آن زمان چنین مي‌فرماید:
فإنّه یقسم بالسّویة و یعدل فی خلق الرحمن البرّ منهم والفاجر...؛
همانا او (حضرت مهدی(عجّل الله تعالی فرجه الشریف)) امکانات را به‌‌طور مساوی بین بندگان تقسیم مي‌کند و میان همه مخلوقات خدا، از درست‌کار و فاجر به عدالت رفتار مي‌کند.
نتيجه
با توجه به مطالبی که درباره اهداف تربیتی نظام مهدوی و ابعاد مختلف چنین اهداف مقدسی بیان شد، نکات و نتایج زیر به‌دست می‌آید:
1. نظام تربيتي مهدوي همانند دیگر نظام‌هاي تربيتي داراي اهداف مشخصي است که اهداف این نظام الهي ـ جهاني از آموزه‌هاي قرآني و اسلامي سرچشمه مي‌گيرد.
2. اگر اهدف تربيتي به‌خوبي تبيين و تحليل شود، فعاليت‌هاي تربيتي به‌درستی سامان می‌یابد و انگيزه کافي در آن فعاليت‌ها به‌وجود مي‌آيد و امکان ارزش‌يابي آنها فراهم مي‌‌شود.
3. با توجه به ابعاد مختلف ارتباطات انسان، اهداف تربيتي را در ارتباط انسان با خداوند متعال، ارتباط انسان با خود، ارتباط انسان با ديگران و ارتباط انسان با طبيعت می‌توان بررسي و تبيين کرد.
4. در نظام تربيتي مهدوي، معرفت خداوند متعال، کسب ايمان و تقوا و گسترش روح عبوديت و شکرگزاري، از اهداف اصلي تربيتي ارتباط انسان با خداي متعال است.
5. در نظام تربيتي مهدوي، کسب دانش و معارف، تعالي انديشه و عقل، کسب فضایل اخلاقي، تعديل غرایز و توجه هم‌زمان به دو بُعد جسمي و روحي از اهداف تربيتي در رابطه انسان با خود به‌شمار می‌رود.
6. انسان در ارتباطات فرهنگي، اقتصادي، اجتماعي و سياسي بايد داراي هدف الهي مشخصي باشد که هدف تربيتي چنين ارتباطاتي در نظام تربيتي مهدوي، کوشيدن در راه کسب سعادت دنيوي و اخروي خود و ديگران و جامعه انساني است.
7. شناخت طبيعت و بهره‌وري صحيح از آن، دو هدف اصلي مکتب تربيتي مهدوي در رابطه انسان با طبيعت و محيط‌زيست خود است.
https://ayandehroshan.ir/vdcakene149n6.5k4.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما